Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5459 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sugar
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugars
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maltose
U
ماده قندی سمنوی جو
glycosuria
U
ماده قندی درادرار
fructose
U
ماده قندی میوه ماینه رو
lactosuria
U
وجود ماده قندی شیر درپیشاب
mannite
U
ماده قندی شیر خشت وغیره
mannitol
U
ماده قندی شیر خشت وغیره
malose
U
ماده قندی سمنو 11O22H 21C
mannose
U
ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
igniter
U
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
admix
U
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
thermate
U
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
cone
U
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cones
U
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
intermingling
U
با هم مخلوط کردن
intermingles
U
با هم مخلوط کردن
blends
U
مخلوط کردن
confect
U
مخلوط کردن
intermingled
U
با هم مخلوط کردن
melts
U
مخلوط کردن
mingling
U
مخلوط کردن
mingles
U
مخلوط کردن
mingled
U
مخلوط کردن
mingle
U
مخلوط کردن
mell
U
مخلوط کردن
admix
U
مخلوط کردن
blend
U
مخلوط کردن
hash
U
مخلوط کردن
syncrasy
U
مخلوط کردن
intermingle
U
با هم مخلوط کردن
puddles
U
مخلوط کردن
meddle
U
مخلوط کردن
puddle
U
مخلوط کردن
meddled
U
مخلوط کردن
meddles
U
مخلوط کردن
melt
U
مخلوط کردن
commix
U
مخلوط کردن
intermeddle
U
مخلوط کردن
mixing
U
مخلوط کردن
interlard
U
مخلوط کردن
shuffles
U
بهم مخلوط کردن
tempers
U
مخلوط کردن مزاج
shuffling
U
بهم مخلوط کردن
brandies
U
با کنیاک مخلوط کردن
brandy
U
با کنیاک مخلوط کردن
tempered
U
مخلوط کردن مزاج
temper
U
مخلوط کردن مزاج
intermix
U
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
agitation
U
مخلوط کردن اشفتگی
etherize
U
بااتر مخلوط کردن
souse
U
با ترشی مخلوط کردن
mixes
U
امیختن مخلوط کردن
mix
U
مخلوط کردن ترکیب
commingle
U
بهم مخلوط کردن
mix
U
امیختن مخلوط کردن
cross loading
U
مخلوط کردن بارها
shuffle
U
بهم مخلوط کردن
burden
U
مخلوط کردن بار
ethylate
U
بااتیل مخلوط کردن
shuffled
U
بهم مخلوط کردن
mixes
U
مخلوط کردن ترکیب
turn the mortar
U
مخلوط کردن ملات
burdens
U
مخلوط کردن بار
candied
U
قندی
sugared
U
قندی
sugary
U
قندی
blender
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
immingle
U
بهم امیختن مخلوط کردن
admix
U
مخلوط شدن امیزش کردن
roil
U
مخلوط کردن سرگردان شدن
conical
U
کله قندی
chamfered end
U
کله قندی
saccharinity
U
حالت قندی
sugar maple
U
افرای قندی
conic
U
کله قندی
sugarloaf
U
کله قندی
sugar loaf
U
کله قندی
gradate
U
درجه بندی کردن مخلوط کردن
platinize
U
با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
truck mixing
U
مخلوط کردن بتن روی کامیون
levulose
U
قندی بفرمول 6O 21H6C
door stop
U
دکمه کله قندی
conical
U
کله قندی مخروطی
saccharine
U
قندی محتوی قند
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
blunders
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundered
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunder
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
premix
U
قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
omphalos
U
سنگ کله قندی ناف
hard maple
U
افرای قندی قند افرا
electuary
U
معجون خمیردارو دوای قندی
sirup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
syrups
U
محلول غلیظ قندی دارویی
syrup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
suckers
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
sucker
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
blend
U
مخلوط کردن رقیق کردن
blends
U
مخلوط کردن رقیق کردن
ming
U
ذکر کردن مخلوط کردن
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
batch
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
decomposing
U
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
to prescribe something
[legal provision]
U
چیزی را تعیین کردن
[تجویز کردن]
[ماده قانونی]
[حقوق]
glycogenesis
U
تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
lixiviate
U
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
inhibiting
U
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
confused
U
مخلوط
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
hash
U
مخلوط
composite
U
مخلوط
blender
U
مخلوط کن
macedoine
U
مخلوط
blent
U
مخلوط شد
blenders
U
مخلوط کن
mixer
U
مخلوط کن
mixers
U
مخلوط کن
admixtion
U
مخلوط
mixed
U
مخلوط
mixture
U
مخلوط
blending
U
مخلوط
admixture
U
مخلوط
compost
U
مخلوط
blend
U
مخلوط
mixtures
U
مخلوط
blends
U
مخلوط
homogeneous mixture
U
مخلوط همگن
intercarrier beat
U
زنه مخلوط
unscourced wool
U
پشم مخلوط
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
hot mixer
U
مخلوط کننده
powder mixer
U
گرد مخلوط کن
mixtures
U
بتن مخلوط کن
mix
U
مخلوط ترکیبی
immiscible
U
مخلوط نشدنی
intercarrier buzz
U
وزوز مخلوط
mixed crystal
U
کریستال مخلوط
mixed gas
U
گاز مخلوط
porridge
U
چیز مخلوط
mixed glue
U
چسب مخلوط
mixture
U
بتن مخلوط کن
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
mixers
U
مخلوط کننده
mixed semiconductor
U
نیمرسانای مخلوط
crab cocktail
U
مخلوط خرچنگ
staffed
U
مخلوط سیمان و گچ
laudanum
U
مخلوط افیون
miscible
U
مخلوط شدنی
staffs
U
مخلوط سیمان و گچ
solid solution
U
کریستال مخلوط
mixing in place
U
امیختن در جا مخلوط در جا
mixture control
U
کنترل مخلوط
gas mixture
U
مخلوط گاز
blends
U
مخلوط امیختگی
blent
U
مخلوط کرد
cryogen
U
مخلوط سرمازا
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
blend
U
مخلوط امیختگی
concrete mix
U
مخلوط بتن
lean mixture
U
مخلوط رقیق
melange
U
مخلوط امیختگی
pug mill
U
اسیای گل مخلوط کن
azeotropic mixture
U
مخلوط همجوش
mix
U
امیزه مخلوط
terpenoid
U
مخلوط باترپن
mixer
U
مخلوط کننده
heterogeneous mixture
U
مخلوط ناهمگن
rich mix
U
مخلوط پر مایه
mixes
U
امیزه مخلوط
ternary mixture
U
مخلوط سه تایی
azeotropic mixture
U
مخلوط ازئوتروپ
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com